ارتباط سریع تر از نور و در هم تنیدگی کوانتومی
ارتباط درهم تنیده کوانتومی
در این مقاله قصد داریم ، ارتباط سریع تر از نور و ارتباط درهم تنیده کوانتومی را بررسی بکنیم و قدرت علم مکانیک کوانتومی در ارتباط را متوجه شویم. مطمئنا بعد هوش مصنوعی که در چند سال اخیر پیشرفت قابل توجهی داشت و در حال حاضر جنبه های مختلف زندگی ما را دربر میگیرد ، مهندسی کوانتومی در آینده نزدیک ما را بیشتر شگفت زده خواهد کرد.ما در تیم مهندسی کورپی مقاله ای تدوین کرده ایم تا بصورت ساده مفهوم ارتباط درهم تنیده کوانتومی یا QEC بیان کنیم.
قدرت ارتباط درهم تنیده کوانتومی
کیهان به طرز وحشتناکی وسیع است و اگر تمدنهای پیشرفته در سراسر ستارگان و امپراتوریهای کهکشانی پراکنده شده باشند ، باید با چالش بزرگی به اسم ارتباطات بین ستارهای دست و پنجه نرم کرد. به طرز ناامید کننده انیشتین به ما میگوید که ذرات نمیتواند بیشتر از سرعت نور شتاب بگیرند ، زیرا این انرژی به مقدار بینهایت نیاز دارد و محدودیت سرعت ظاهری برای ارتباطات ایجاد میکند. برای ما سرعت نور بسیار زیاد است اما به طرز تاسف باری برای جهان هستی و کیهان کند میباشد که باعث میشود ، مخابره اطلاعات در فاصلههای کیهانی میلیونها سال نوری طول بکشد. ارتباط سریعتر از نور یا به اختصار FTL به وضوح میتواند به ما کمک کند ، اما اگر قابل انجام و فراتر از یک تئوری ریاضیاتی عمل بکند. سوال این است که آیا زمان را میتوان حذف کرد و یک ارتباط آنی ایجاد کرد؟
یک ارتباط آنی و فراتر از محدویت های نسبیت انیشتین می توان ایجاد کرد؟
متاسفانه سرعت نور در خلاء ، در نسبیت عام فقط سرعت یک فوتون نیست ، بلکه علیت سرعت را نیز مطرح میکند. در نسبیت حتی نمیتوان معنای لحظه همزمان را نیز توافق کرد ، انیشتین استاندارد تعیین زمان مکانیک کلاسیک را از بین برد و نشان داد که همه چیز به چارچوب مرجع نسبی فرد بستگی دارد. پس شکستن سرعت نور فقط به دلیل نداشتن انرژی کافی نیست، در واقع خود علیت را نقض میکند. پارادوکس پدربزرگ به خوبی این قضیه را ساده سازی میکند. البته این قضیه از نظریه نسبیت حاصل میشود و نظریه نسبیت یک نظریه فیزیکی میباشد. نظریههای فیزیکی در واقع یک تقریب به واقعیت است و توضیح تحت اللفظی آن نیست.نظریه نسبیت در چهارچوب فیزیک برای توصیف اجسامی بزرگ و سرعتی بالا میباشد و ما را از جهان ابعاد اتمی یعنی مکانیک کوانتوم که در آن ابعاد و سرعت متفاوت است رها میکند.
آیا مکانیک کوانتومی راه حل گذر از محدویت های سرعت نسبیت انیشتین می باشد؟
علی رغم عجیب بودن و غیر قابل انکار بودن مکانیک کوانتومی بسیاری از ما ممکن است در پیش بینیهای آن نسبت پیشبینیهای نسبیت سهم بیشتری داشته باشیم. به هر حال این نظریهای است که ما از آن به معنای روزمره مانند نیمه هادیهای موبایل یا لپ تاپ از آن استفاده میکنیم.نکته جالبی که باید بگوییم در مورد مکانیک کوانتومی این است که، مکانیک کوانتومی با دقت بیمعنی آزمایش شده است و به تعبیر رومن جیکو، فیزیکدان، مکانیک کوانتومی به طور غیرمنطقی موثر است .یکی از جذابیتهای مکانیک کوانتومی این است که در غیاب نسبیت تصور شده است و حال اگر مکانیک کوانتومی و نسبیت را با هم تلفیق دهیم میتوانیم نظریهای شبیه میدانهای کوانتومی به دست آوریم. اما ایدههای بنیادی این نظریه به نسبیت تکیه نمیکند و حتی نتایج خوب و شگفت انگیزی را به همراه دارد. چون وقتی مکانیک کوانتومی را در نظر بگیریم و نسبتا ساده لوحانه به آن نگاه کنیم ، بنظر میرسد راهی برای دستیابی به ارتباط FTL وجود دارد و شاید آن در هم تنیدگی کوانتومی است.
ارتباط درهم تنیده کوانتومی یا QEC چیست؟
مفهوم ارتباط درهم تنیده کوانتومی را به اختصار QEC میگوییم و سالها در داستانها و فیلمهای علمی تخیلی رایج بوده است. در حقیقت فیزیکدانان طرفدار QEC تاکید میکنند که اثرات در هم تنیدگی کوانتومی به وضوح مشخص شده است که سریعتر از سرعت نور حرکت میکند.برای درک بهتر ابتدا باید برهم نهی کوانتومی رو بررسی کنیم ،که یکی از ویژگیهای اصلی نظریه مکانیک کوانتومی است. ذرهای را فرض کنید که از ذره جدا شده است و حالت خاص کوانتیزه شدن آن را اسپین در نظر میگیریم ، که دو مقدار بالا و پایین دارد. تا زمانی که چیزی با ذره تعامل نکند ، مثلاً ناظر آزمایشگر را در نظر بگیرید حالت کوانتومی اسپین ذره را آنطور که ممکن است به صورت کلاسیک انتظار داشته باشیم بالا و پایین اندازه نمیگیرد ، بلکه برهمنهی از هر دو حالت بالا و پایین را اندازه میگیرد. در واقع ذره تقریباً شبیه یک ترکیب مساوی از احتمال میباشد. اگر پیشروی بکنیم و اسپین ذره را اندازه بگیریم در آن حالت این بر همنهی به حالت منفردی تبدیل می شود و آن را با احتمال اندازهگیری میکنیم. نظریه مکانیک کوانتومی ما را مجبور میکند که این قضیه را به عنوان اصل بپذیریم که جهان ذاتاً احتمالی است و این به خاطر عدم داشتن اطلاعات کافی یعنی خلف جبر لاپلاسی قبل از به وقوع نتیجه پدیده میباشد. برای مثال شرودینگر یکی از معماران مکانیک کوانتومی مثالی با نام گربه در جعبه مطرح کرده است ، تا این قضیه را واضح بتواند توضیح دهد. فرض کنید داخل جعبهای سم وجود دارد و گربهای به صورت تصادفی داخل آن جعبه میافتد. اگر میخواهیم پیش بینی بکنیم که آیا این گربه بعد از اینکه جعبه را باز کردیم زنده است یا مرده ، فرض میکنیم که هیچ اطلاعاتی در دسترس نداریم و احتمال مردن یا زنده بودن گربه بعد از باز کردن جعبه یکسان میباشد. حال فرض بکنیم که ما اطلاعاتی در دست داریم که نشان میدهد گربهها نسبت به بوی سم حساس هستند و از این بو متنفر هستند.حال متوجه میشویم که با این اطلاعاتی که در دسترس داریم احتمال زنده بودن گربه داخل جعبه زیاد است. یعنی هر چقدر اطلاعات ما در خصوص یک سیستم و واکنشهای یک عامل در محیط آن سیستم بیشتر باشد شانس ما برای پیشبینی دقیقتر زیاد است. در حقیقت در هم تنیدگی کوانتومی ، مورد خاص از یک برهم نهی میباشد و در موردی که شامل دو یا چند ذره است نتیجه آزمایش همبستگی میان طلاعات این ذرات را مطرح میکند، که با اندازهگیری یک ذره میتوان ذره دوم را اندازه گرفت و بهتر است بگوییم ، اگر بتوانیم اطلاعاتی در مورد یک ذره کسب بکنیم میتوانیم اطلاعاتی در مورد ذره دوم نیز کسب کنیم.در حالی که میتوانیم بسیاری از ویژگیهای مختلف ذرات را به صورت در هم تنیده مشاهده بکنیم. مثال آن معمولاً شامل اسپینها میباشد که در آن دو ذره با هم ایجاد میشوند بطوری که مجموع اسپینهای آن صفر میباشد. این هنوز یک برهم نهی است و از این رو هیچ یک از ذرات در واقع اسپین مشخصی ندارند، اما چون مجموع آنها صفر می باشد ، وقتی یکی از آنها با دنیای خارجی تعامل میکند ، یک اسپین خاص را انتخاب میکند، آنگاه با فروپاشی ذره دیگر به ذره پاسخ میدهد، یعنی اندازهگیری اگر پایین باشد ، اسپین ذره دیگر بالا است. چیزی که عجیب است این است که ظاهرا این اتفاق آنی و فورا اتفاق میافتد.انیشتین از این قضیه بسیار ناراحت شد چون ، این قضیه داشت نظریه نسبیت را نقض میکرد و مقالهای را با همکارانش تدوین کرد که ناقص بودن مکانیک کوانتومی را مطرح میکرد و این قضیه به پارادوکس EPR مشهور شد.
امروزه میدانیم که این پیامد قابل توجه مکانیک کوانتومی معکوس است سرعتی که با آن این عمل انجام میشود شاید 10 هزار برابر سریعتر از سرعت نور اندازهگیری شده است. این ویژگی مکانیک کوانتومی است که تصور میشود دستگاههای QEC از آن استفاده قرار است بکنند.